میرزاقلمدون

نوشته های پراکنده

میرزاقلمدون

نوشته های پراکنده

میرزاقلمدون

میرزاقلمدون آدمی بود بسیار لاغر، کمی بلند و با خطوط قیافه ای کاملا ظریف و رفتاری در کمال دقت. آدمی که حتا در تکان دادن دست و پا، و گرداندن چشم رعایت جوانب را می کرد و احتیاط های لازم را به عمل می آورد. می کوشید که اگر لباسی بر تن می کند، این لباس اگر آراسته نیست پاکیزه باشد و جامه اگر از شال کشمیر پرداخته نشده، لااقل از ماهوت چرب قبای حاجی بازاری ممتاز باشد.
میرزاقلمدون ها معمولا محجوب و کم رو و مؤدب بودند. با اندک سخن نادرستی سرخ می شدند و بردباری و ادب مخصوصی از خود نشان می دادند. همچنین در همه چیز و همه کار ظرافتی داشتند که هیچ طبقه ای در آن زمان این ظرافت را به کار نمی بست. در عصری که فرضا لقمه های به اصطلاح کله گربه ای متداول بود، میرزاقلمدون بسیار کم غذا می خورد، آهسته غذا می خورد و پاکیزه غذا می خورد.

پرویز ناتل خانلری ـ از کتاب نقد بی غش

آخرین نظرات
  • ۵ خرداد ۹۵، ۱۵:۲۰ - لی لی (لیلی نامه)
    احسنت...
  • ۴ خرداد ۹۵، ۱۰:۱۶ - ساتیا
    :):)
  • ۴ خرداد ۹۵، ۱۰:۰۷ - s-a
    :|

۵ مطلب در شهریور ۱۳۹۴ ثبت شده است

حیف برنامه های معارفی صدا و سیمای ما چندان به روز و مخاطب پسند نیست. گاهی از دل این روایت هایی که آقایون علماء می خونند مطالبی درمیاد که اگر درست بهش پرداخته بشه، می تونه زندگی فرد، بلکه زندگی جامعه ای رو متحول کنه...

ضمن یک برنامه ی رادیویی، بزرگی، روایتی می خوند که مضمونش این بود:


« وقتی کسی قصد می کنه چیزی بگه یا کاری کنه که آبروی مسلمانی ریخته بشه

(دقت کنید: فقط قصد کنه، اینکه موفق بشه یا نشه مهم نیست! )

خداوند ولایت خودش رو از اون برمی داره،

و اون رو به شیطان واگذار می کنه...

(از اینجا به بعدش بیشتر درد داره)

... ولی شیطان هم ولایت اون رو نمی پذیره.»



پ.ن : خدایا، این هم لطف توست که بعضی حرفا رو نمی فهمیم، که اگر فهمیده بودیم، با اولین خطا از این جنس، از شدت غصه دق می کردیم، تو ولایتت رو از ما برداری؟؟؟ شیطان هم قبولمون نکنه؟؟؟    ... نفهمیدن نعمت بزرگیست!

میرزا قلمدون

حمایت از کالای ایرانی، تا زمانی خوبه که تولید کننده ی وطنی بخاطر این حمایت ها، شبیه بچه ی پرروی تنبل و تن پرور و لوس و ننر و بی خاصیت نشه!

باید ساز و کاری پیش بینی بشه که تولید کننده در یک فرصت محدود، بتونه خودش رو بالا بکشه و با رقبای خارجی قابل مقایسه باشه و حمایت مردم از کالای ایرانی، انتخاب اون، در شرایط مساوی باشه، وگرنه منطقی نیست از مردم بخواهیم مصرف کالای بی کیفیت رو به کالای مرغوب ترجیح بدن...


یه نگاهی به خودروهای وطنی بندازید

متوجه می شید منظور من از بچه ی لوس و تنبل و پررو چیه!

میرزا قلمدون

اعتراف می کنم که هنوز در تنظیم یک برنامه ی ورزشی منظم برای خودم درمانده ام.

اعتراف می کنم که گاهی جاذبه های رفاه مادی، مرا هم بازی می دهد!

اعتراف می کنم که ...

گاهی خبرهایی می شنوم یا می خوانم که مرا به فکر وامیدارد، و اینکه «باید بیش از ادعا، به فکر عمل بود»


در نیروهای ویژۀ ارتش ایالات متحده آمریکا درجه‌ای به نام “آرمی رنجرز” (Army Rangers) وجود دارد که اکثر نیروها به این درجه می‌رسند و باید برسند، البته این اکثر نیروها تاکنون همگی مرد بودند، چراکه رزمایش‌ها و تمرینات “آرمی رنجرز” سخت‌ترین تمرینات نظامیِ ارتش در دنیا به شمار می‌آید.

برای نخستین بار دو زن جوان آمریکایی، آموزش‌ها را تکمیل کرده و به دارندگان این درجه پیوسته‎‌اند.

به گزارش خبرگزاری بیلد از برخی توانایی‌های دارندگان این رده، می‌توان به صخره‌نوردی با حمل ۴۵ کیلوگرم بار روی دوش، خزیدن در مرداب‌های فلوریدا، ۵۹ دراز و نشست در دو دقیقه، دویدن هشت کیلومتر در ۴۰ دقیقه، کار با اسلحه در زیر آب، بالارفتن از برج ۲۱ متری با طناب کج، عبور از حفره‌های زیرزمینی، تحمل مشکلات طاقت‌فرسا و غیرقابل تصور مانند ۱۲۰ روز خواب و غذای بسیار کم اشاره کرد.

منبع خبر

میرزا قلمدون
در ششم آگوست 1945،‌ ایالات متحده بمب اتمی روی شهر 350هزار نفری هیروشیما انداخت و 140هزار نفر را قتل عام کرد. سه روز بعد دومین بمب اتمی را روی شهر ناگازاکی انداخت.

در هفتادمین سالگرد این جنایت ضدبشری، عکس‌های از آن زمان و عکس‌هایی از امروز شهرهای هدف حمله اتمی آمریکا منتشر شده است.

میرزا قلمدون


تعریف می کرد : خونه ی یکی از آشناها، مهمون بودم. خانم میزبان کلی از بیکاری پسرش نالید و از من خواست اگه می تونم سفارش پسرش رو به دوستان بکنم، شاید شغلی براش جور بشه.

موقع شام، صحبت از وسایل و دکوراسیون خونه شد، کلی برام با آب و تاب توضیح دادن که جنس کابینت ها آلمانیه و کفپوش خونه، اصل فرانسه س و ظروف و وسایل آشپزخونه ایتالیایی اصله و ...

منم گفتم : خانم محترم، با این حساب، شما هم  به همین آلمانی ها و فرانسوی ها و ایتالیایی ها بسپارین که توی کارخانجات خودشون برای آقا پسر شغلی در نظر بگیرند!

نمیشه که پسرتون اینجا کار کنه، شما از جای دیگه خرید کنی!


* خسرو معتضد. استاد تاریخ

میرزا قلمدون