میرزاقلمدون

نوشته های پراکنده

میرزاقلمدون

نوشته های پراکنده

میرزاقلمدون

میرزاقلمدون آدمی بود بسیار لاغر، کمی بلند و با خطوط قیافه ای کاملا ظریف و رفتاری در کمال دقت. آدمی که حتا در تکان دادن دست و پا، و گرداندن چشم رعایت جوانب را می کرد و احتیاط های لازم را به عمل می آورد. می کوشید که اگر لباسی بر تن می کند، این لباس اگر آراسته نیست پاکیزه باشد و جامه اگر از شال کشمیر پرداخته نشده، لااقل از ماهوت چرب قبای حاجی بازاری ممتاز باشد.
میرزاقلمدون ها معمولا محجوب و کم رو و مؤدب بودند. با اندک سخن نادرستی سرخ می شدند و بردباری و ادب مخصوصی از خود نشان می دادند. همچنین در همه چیز و همه کار ظرافتی داشتند که هیچ طبقه ای در آن زمان این ظرافت را به کار نمی بست. در عصری که فرضا لقمه های به اصطلاح کله گربه ای متداول بود، میرزاقلمدون بسیار کم غذا می خورد، آهسته غذا می خورد و پاکیزه غذا می خورد.

پرویز ناتل خانلری ـ از کتاب نقد بی غش

آخرین نظرات
  • ۵ خرداد ۹۵، ۱۵:۲۰ - لی لی (لیلی نامه)
    احسنت...
  • ۴ خرداد ۹۵، ۱۰:۱۶ - ساتیا
    :):)
  • ۴ خرداد ۹۵، ۱۰:۰۷ - s-a
    :|



رفتند تا خدا، به سر دوش عشق خویش 
سرمست جام های بلانوش عشق خویش

تا در منای حادثه قالب تهی کنند
در ازدحام لذت آغوش عشق خویش

اینان مگر چه از لب دلبر شنیده اند؟
یا اینکه خوانده اند چه در گوش عشق خویش؟

تا از میان قافله ها دستچین شوند 
رفتند با اشاره ی خاموش عشق خویش

اینان چگونه خنده کنان از طواف سنگ،
گشتند شاهدان کفن پوش عشق خویش؟

قربان و باز قصه ی یک حج ناتمام
لب تشنه جان نهادن و مدهوش عشق خویش


مهرماه 94

میرزا قلمدون

نظرات  (۳)

شعرتان مقبول درگاه حق
درود بر شما بزرگوار
پاسخ:
متشکرم
اگه خدا بخواد؛برای خودش برمیداره...
خدا به قلمتون برکت بده؛ان شاءالله

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">