میرزاقلمدون

نوشته های پراکنده

میرزاقلمدون

نوشته های پراکنده

میرزاقلمدون

میرزاقلمدون آدمی بود بسیار لاغر، کمی بلند و با خطوط قیافه ای کاملا ظریف و رفتاری در کمال دقت. آدمی که حتا در تکان دادن دست و پا، و گرداندن چشم رعایت جوانب را می کرد و احتیاط های لازم را به عمل می آورد. می کوشید که اگر لباسی بر تن می کند، این لباس اگر آراسته نیست پاکیزه باشد و جامه اگر از شال کشمیر پرداخته نشده، لااقل از ماهوت چرب قبای حاجی بازاری ممتاز باشد.
میرزاقلمدون ها معمولا محجوب و کم رو و مؤدب بودند. با اندک سخن نادرستی سرخ می شدند و بردباری و ادب مخصوصی از خود نشان می دادند. همچنین در همه چیز و همه کار ظرافتی داشتند که هیچ طبقه ای در آن زمان این ظرافت را به کار نمی بست. در عصری که فرضا لقمه های به اصطلاح کله گربه ای متداول بود، میرزاقلمدون بسیار کم غذا می خورد، آهسته غذا می خورد و پاکیزه غذا می خورد.

پرویز ناتل خانلری ـ از کتاب نقد بی غش

آخرین نظرات
  • ۵ خرداد ۹۵، ۱۵:۲۰ - لی لی (لیلی نامه)
    احسنت...
  • ۴ خرداد ۹۵، ۱۰:۱۶ - ساتیا
    :):)
  • ۴ خرداد ۹۵، ۱۰:۰۷ - s-a
    :|

۵ مطلب در خرداد ۱۳۹۵ ثبت شده است

گفت: شنیدی ایران در تولید مقالات علمی رتبه اول منطقه رو داره؟!

گفتم : آره، اما در زمینه فرار مغزها هم رتبه ی اول رو داریم...

گفت: خب اینجا مقالات رو تولید می کنند، بعد فرار می کنند می رن اونطرف آب مصرفش می کنند!

               به این می گن از تولید به مصرف!


میرزا قلمدون
توی خبرها اومده که رئیس کل بانک مرکزی گفته : «نمی دونم چقدر حقوق می گیرم»
چون ممکنه خیلی ها از این حرف تعجب کنند و درک ش براشون مشکل باشه، من لازمه توضیح بدم؛

زمانی توی یکی از واحدهای شهرداری، کارمندی داشتم که سن و سالی ازش گذشته بود و دختر دم بخت داشت و کلی گرفتاری، این بنده خدا هم واقعا نمی دونست چقدر حقوق می گیره. چون توی اوضاع بی سروسامون شهرداری، اونقدر وام و مساعده و علی الحساب از امور مالی گرفته بود و تا خرخره توی بدهی دست و پا میزد که آخر ماه، کل حقوق ش بابت بدهی هاش مصادره می شد و در نتیجه، دائم همین حرف رئیس کل بانک مرکزی رو تکرار می کرد که : «نمی دونم چقدر حقوق می گیرم»!

#طنزیمات
میرزا قلمدون

- خانوم معلم، اجازه؟! چرا از نمره ی انضباط ما کم کردین؟!

- چون با بغل دستی ت دعوات شد و حرف زشت زدی!

- خانوم اجازه؟! ولی من همیشه سر موقع کلاس اومدم، اصلنم غایب نبودم!

- درسته. اما هرکی حرف زشت بزنه، از انضباطش کم می شه. این قانونه!

- خانوم اجازه؟! پس چرا این آقای قاضی پور نماینده ی مجلس، با اینکه اون حرفای زشت و خاک برسری رو زده بود، بازم امروز از طرف هیأت رییسه مجلس به عنوان نماینده ی منضبط ازش تقدیر و تشکر شد؟!! چرا بین منه بچه محصل ابتدایی با نماینده ی مجلس فرق می ذارین؟! مگه خودتون تو درس اجتماعی نگفتین آدما در مقابل قانون برابرند؟!!

- بله... اما خب، بعضی آدما «برابرترند»! این فضولیا هم به تو نیومده. یه کلمه دیگه حرف بزنی انضباطتو صفر میدم تا دیگه سرت به کار خودت باشه!


میرزا قلمدون

به نظر من، رابطه ی بین آدمها ، از حیث طول و سطح و عمق قابل بررسی اند.

طول، مدت زمان آشنایی است از چند روز تا چندین سال.

سطح، میزان وقتی است که که طی یک بازه ی زمانی، مثلا طی یک روز، طرفین برای ارتباط با هم صرف می کنند.

عمق، به طور مشخص میزان تأثیر گذاری آدمها و نفوذ رابطه را نشان می دهد.


مثلا شما دوستی دارید که بیش از ده سال از آشنایی تان می گذرد. در طول هفته یکی دوبار با هم تماس دارید و چندان با هم صمیمی نیستید. این رابطه طول زیاد و سطح و عمق کمی دارد.

یا به عنوان مثال با کسی آشنا شده اید که اگر چه مدت آشنایی تان کوتاه است و وقت کمی را با او می گذرانید. اما حضور او، تأثیرات شگرفی بر زندگی شما گذاشته. در این حالت، طول و سطح رابطه ی شما اندک، اما عمق آن بسیار است.


نکته ی جالب اینکه در سنین مختلف، یکی از این سه بعد روابط، برای آدمها پررنگ از سایر ابعاد بنظر می رسد. 

در دوران نوجوانی و جوانی، برای اغلب آدمها، میزان وقتی که برای روابط در طول روز گذاشته می شود به شدت مهم است. دوستانی مهمترند که بیشتر در کنار آنانند. یعنی سطح رابطه مهمتر است.

در میانسالی ، عمق رابطه و در کهنسالی طول رابطه از اهمیت بیشتری برخوردار است.




پ.ن : وبلاگ من خواننده ی کمی داره. اما عمق رابطه ش با خواننده هاش زیاده! مثلا من اینجا چه بنویسم و چه ننویسم، چه طولانی باشه نوشته ها و چه کوتاه، چه جدی باشه و چه طنز، و اصلا تعطیلش هم بکنم، (به قول یکی از دوستان ، برای تماشای لوگو هم که شده!) روزانه سی تا چهل نفر خواننده ثابت و ساکت و مودب و آرام و بی سروصدا به اینجا سر می زنند. امروز هم تا این ساعت 40 نفر بازدید کننده اینجا سر زده با 1500 بار نمایش!!!! اینجوریشو دیگه ندیده بودیم!

میرزا قلمدون

فیلم فروشنده اصغر فرهادی با دریافت دوجایزه، حسابی در جشنواره ی کن خبرساز شده. تجربه بهم میگه همین روزها باید منتظر یک هجمه ی وسیع تخریبی علیه فرهادی و عوامل فیلم از سوی رسانه های خبری داخلی باشیم! یعنی ما ایرانی جماعت اصولا اینجوری از موفقیت هم وطنانمون استقبال می کنیم!

از دیروز در حالیکه ماهواره ها دارند حسابی روی این خبر مانور می دن، رسانه ی ملی (میلی) خودشو زده به کوچه ی علی چپ و صدالبته یک عده دارن اونجا لیست بلند و بالایی از نکات ضدارزشی این فیلم و ماهیت پلید سازندگانش برای استفاده در روزهای آتی سرهم بندی می کنند.

میرزا قلمدون