میرزاقلمدون

نوشته های پراکنده

میرزاقلمدون

نوشته های پراکنده

میرزاقلمدون

میرزاقلمدون آدمی بود بسیار لاغر، کمی بلند و با خطوط قیافه ای کاملا ظریف و رفتاری در کمال دقت. آدمی که حتا در تکان دادن دست و پا، و گرداندن چشم رعایت جوانب را می کرد و احتیاط های لازم را به عمل می آورد. می کوشید که اگر لباسی بر تن می کند، این لباس اگر آراسته نیست پاکیزه باشد و جامه اگر از شال کشمیر پرداخته نشده، لااقل از ماهوت چرب قبای حاجی بازاری ممتاز باشد.
میرزاقلمدون ها معمولا محجوب و کم رو و مؤدب بودند. با اندک سخن نادرستی سرخ می شدند و بردباری و ادب مخصوصی از خود نشان می دادند. همچنین در همه چیز و همه کار ظرافتی داشتند که هیچ طبقه ای در آن زمان این ظرافت را به کار نمی بست. در عصری که فرضا لقمه های به اصطلاح کله گربه ای متداول بود، میرزاقلمدون بسیار کم غذا می خورد، آهسته غذا می خورد و پاکیزه غذا می خورد.

پرویز ناتل خانلری ـ از کتاب نقد بی غش

آخرین نظرات
  • ۵ خرداد ۹۵، ۱۵:۲۰ - لی لی (لیلی نامه)
    احسنت...
  • ۴ خرداد ۹۵، ۱۰:۱۶ - ساتیا
    :):)
  • ۴ خرداد ۹۵، ۱۰:۰۷ - s-a
    :|

گزیده ای از گفتگوی حجه الاسلام زائری دربرنامه تلویزیونی 36


یکی از کسانی که در سال‌های اخیر مسلمان شد و حجاب را انتخاب کرد و مشهور شد، خواهر خانم تونی بلر بود. این خانم در مصاحبه‌ای می‌گوید: وقتی من تصمیم گرفتم مسلمان شوم، اولین بار با دو دخترم در خانه مطرح کردم که یکی ده سال و یکی سیزده، چهارده ساله بود. در آشپزخانه سر میز نشسته بودیم و من گفتم: «بچه‌ها من تصمیم گرفتم دینم را عوض کنم». او می‌گوید: این دو دختر با تعجب مرا نگاه کرد و یک چیزی در گوش هم گفتند و به اتاقشان رفتند. بعد از چند دقیقه برگشتند و گفتند: «ما دو سؤال داریم؛ یک، آیا مسلمان شوی، الکل می‌خوری؟ دو، آیا مسلمان شوی، پیراهن یقه باز جلوی دیگران در میهمانی می‌پوشی؟»، گفتم: «نه الکل می‌نوشم و نه پیراهن یقه باز می‌پوشم». هر دو گفتند: «ما می‌خواهیم مسلمان شویم». یعنی یک دختری که در انگلیس بزرگ شده، ۱۰، ۱۵ ساله است و مادر مسیحی‌اش می‌خواهد مسلمان شود، دو تا مسأله برایش مهم است و از دیدن مادرش در حالی که مست است یا برهنگی دارد و دیگران چشم چرانی می‌کنند، ناراحت می‌شود. 


زائری در ادامه با طرح این پرسش که «در این سال‌ها چند بار شما جایی دیده‌اید که حجاب از این زاویه مطرح شود؟» گفت: آیا شما یادتان است که جایی تلویزیون ما، رادیوی ما، روزنامه ما، مدرسه ما، کتاب‌های درسی ما، فضای عمومی ما، به دختر نوجوان و جوان بگوید که مسأله حجاب چه آثار روانی دارد؟ وقتی حجاب اجباری بود، این حرف‌ها چه معنی دارد؟ وقتی طرف چه بخواهد و چه نخواهد باید یک چهارچوبی را رعایت کند، این روش چه اثری دارد؟ اگر از باب مثال، من در این سالن را ببندم و شما را مجبور کنم که سه ساعت فیلم تماشا کنید و مکرر برای شما توضیح دهم که این فیلم از جهت هنر در اسکار جایزه برده، این تعریف معنی دارد؟ این تعریف‌ها زمانی معنی دارد که شما بتوانید بیرون بروید و من با تعریف کردن، نگه‌تان دارم. (بتوانید انتخاب کنید و تبیین، اثربخشی برای انتخاب حجاب داشته باشید).


گزیده ی بیشتری از این گفتگو را می توانید در ادامه مطلب بخوانید.


برنامه تلویزیونی «۳۶» که در فرهنگسرای امام خمینی (ره) ضبط و به مناسبت ایام دهه مبارک فجر از رسانه ملی پخش شد، در میان سیل برنامه‌های مناسبی به چشم نیامد؛ اما به تازگی حداقل یکی از قسمت‌های این برنامه، به مدد شبکه‌های اجتماعی و از آن قسمت نیز، تنها بخش کوچکی مورد توجه قرار گرفته است. 

در این بخش از برنامه، محمدرضا زائری، استاد حوزه و دانشگاه که جزو چهره‌های مقبول محسوب می‌شود و به تازگی مناظره‌اش با احمد سالک، توجه عمومی را جلب کرده بود، وارد چالش کلامی با یکی از حاضران شد. 

زائری در پاسخ به یکی از پرسش کنندگان خانم که فلسفه حجاب را از شاهنامه فردوسی تا ساسانیان و اشکانیان خوانده و فرا‌تر از اسلام و جمهوری اسلامی تعبیر کرده بود و به زائری نسبت داد که گفته، حجاب ظلم به زنان است و همچنین مقایسه ایران و لبنان در بحث حجاب را اشتباه دانست و حجاب را مرتبط با لفظ جمهوری اسلامی ایران خواند، گفت: اولاً من نگفتم حجاب ظلم به زنان است و می‌گویم الزام به حجاب و توقع اینکه زن فقط حجاب را رعایت کند، ظلم به زن است. ما به مرد کاری نداریم و فقط زورمان به زن می‌رسد. 

وی ادامه داد: اگر اینقدر روی تک تک الفاظ جمهوری اسلامی ایران سخت بگیریم، آیا نمره جمهوری اسلامی ایران در راستگویی، در نظم، در وجدان کاری، در وفای به عهد، در صداقت، نمره بدتری است یا نمره حجاب؟ این را صادقانه جواب دهید. اگر بخواهیم نمره بدهیم و بگوییم نمره امروز وضعیت جامعه ما، ۳۶ سال بعد از انقلاب، در حجاب کمتر است یا دروغگویی، وفای به عهد ؟ [تشویق حاضران]. 

این پرسش کننده خانم در پاسخ به زائری گفت: در درجه اول با توجه به نام گذاری سال که یک بخشش فرهنگ است و یک بعدش هم اقتصاد است، فکر می‌کنم این دو مقوله از نظر مقام معظم رهبری خیلی حائز اهمیت است... 

در این میان زائری با اعتراض خواستار پاسخ به پرسش خود شد و گفت: جواب سؤال من را بدهید. یک کلمه نمره حجاب بد‌تر است، یا نمره راستگویی ما؟ وفای به عهد ما؟ وجدان کاری و نظم ما؟ 

این پرسش کننده در ادامه دوباره گفت: بدون شک در هر قسمتی از هر ابعادی از جامعه مشکلاتی است اما آنچه ما امروز...[دوباره با اعتراض زائری که چرا یک کلمه پاسخ بنده را نمی‌دهید]... بدون شک حجاب است! 

زائری در پاسخ گفت: ببینید امیرالمونین قبل از شهادتشان در بستر شهادت وقتی می‌خواهند آخرین کلماتشان را وصیت کنند، می‌گویند: «نظم». امروز در جامعه ما، «نظم» چه وضعیتی دارد؟ بی‌نظمی مرد‌ها بیشتر است یا بی‌حجابی خانم‌ها؟ 

این پرسش کننده دوباره در پاسخ گفت: بدون شک بی‌حجابی خانم‌ها بد‌تر است و به علاوه بی‌نظمی! 

زائری گفت: بی‌حجابی بد‌تر است؟! پس هیچ سؤال دیگری ندارم. رک بگویم، ما یک وقتی می‌خواهیم بیاییم اینجا من یک چیزی درباره حجاب بگویم و شعار بدهم و همه راضی شوند که اصلاً نیاز به این دعوا‌ها نداریم اما یک وقت است که می‌خواهیم مشکل رفع شود. ما که دور هم جمع شده‌ایم، مسأله‌مان این است که حجاب را درست کنیم. 

وی یادآور شد: شما گفتید تنها از زاویه اسلامی به حجاب نگاه نکنیم و من کاملاً قبول دارم. یک مثال می‌زنم که تأیید فرمایش شما (پرسش کننده) است. یکی از کسانی که در سال‌های اخیر مسلمان شد و حجاب را انتخاب کرد و مشهور شد، خواهر خانم تونی بلر بود. این خانم در مصاحبه‌ای می‌گوید: وقتی من تصمیم گرفتم مسلمان شوم، اولین بار با دو دخترم در خانه مطرح کردم که یکی ده سال و یکی سیزده، چهارده ساله بود. در آشپزخانه سر میز نشسته بودیم و من گفتم: «بچه‌ها من تصمیم گرفتم دینم را عوض کنم». او می‌گوید: این دو دختر با تعجب مرا نگاه کرد و یک چیزی در گوش هم گفتند و به اتاقشان رفتند. بعد از چند دقیقه برگشتند و گفتند: «ما دو سؤال داریم؛ یک، آیا مسلمان شوی، الکل می‌خوری؟ دو، آیا مسلمان شوی، پیراهن یقه باز جلوی دیگران در میهمانی می‌پوشی؟»، گفتم: «نه الکل می‌نوشم و نه پیراهن یقه باز می‌پوشم». هر دو گفتند: «ما می‌خواهیم مسلمان شویم». یعنی یک دختری که در انگلیس بزرگ شده، ۱۰، ۱۵ ساله است و مادر مسیحی‌اش می‌خواهد مسلمان شود، دو تا مسأله برایش مهم است و از دیدن مادرش در حالی که مست است یا برهنگی دارد و دیگران چشم چرانی می‌کنند، ناراحت می‌شود. 

زائری در ادامه با طرح این پرسش که «در این سال‌ها چند بار شما جایی دیده‌اید که حجاب از این زاویه مطرح شود؟» گفت: آیا شما یادتان است که جایی تلویزیون ما، رادیوی ما، روزنامه ما، مدرسه ما، کتاب‌های درسی ما، فضای عمومی ما، به دختر نوجوان و جوان بگوید که مسأله حجاب چه آثار روانی دارد؟ وقتی حجاب اجباری بود، این حرف‌ها چه معنی دارد؟ وقتی طرف چه بخواهد و چه نخواهد باید یک چهارچوبی را رعایت کند، این روش چه اثری دارد؟ اگر از باب مثال، من در این سالن را ببندم و شما را مجبور کنم که سه ساعت فیلم تماشا کنید و مکرر برای شما توضیح دهم که این فیلم از جهت هنر در اسکار جایزه برده، این تعریف معنی دارد؟ این تعریف‌ها زمانی معنی دارد که شما بتوانید بیرون بروید و من با تعریف کردن، نگه‌تان دارم. (بتوانید انتخاب کنید و تبیین، اثربخشی برای انتخاب حجاب داشته باشید). 

این روحانی ادامه داد: منصفانه جواب دهیم؛ اگر قرار بود آمریکا همین حجاب ما را ترویج و اجبار کند یا قرار بود اتریش، آلمان و یا انگلستان این کار را کند، آن‌ها چه می‌کردند؟ اول یکسری چهره انتخاب می‌کردند و آن‌ها را جلو می‌انداختند، بعد در این باره فیلم می‌ساختند، بعد در کتاب‌های درسی می‌آوردند، بعد نظریه پردازان می‌آمدند و درباره‌اش نظریه‌پردازی می‌کردند. ما در ۳۶ سال اخیر، چقدر از این کار‌ها کردیم؟ متاسفانه در ۳۶ سال گذشته، معمولاً شعار و الزام و اجبار و اکراه بوده است. 

وی به مورد جالبی اشاره کرد: مدیر یکی از مؤسسات دینی در خارج از کشور به خودم گفت: ما به دخترانمان قبل از ۹ سال اجازه نمی‌دهیم روسری سرشان کنند؛ (کودکان) برای جشن تکلیف لحظه شماری می‌کنند و وقتی به جشن تکلیفشان می‌رسند، برای روسری سر کردن حرص و عطش دارند. می‌گفت اجازه نمی‌دهم تا به ۹ سال نرسیده‌اند، در نمازخانه بیایند. گفت من خبر دارم بعضی از دخترهایی که هشت و نیمشان است، یواشکی می‌روند مهر و روسری از دوستانشان می‌گیرند و شب در نمازخانه، نماز می‌خوانند. 

زائری خطاب به پرسش کننده گفت: خانم محترم باید اعتراف کنیم در برخی مدارس، بچه‌ها را در نمازخانه برده‌ایم و در را قفل کرده‌ایم و مجبورشان کرده‌ایم نماز بخوانند. آیا دیگر اینجا جا دارد که من به عنوان یک کار‌شناس و روحانی، بیاییم و بگویم که نماز از جهت روحی انسان را چنین و چنان می‌کند؟ وقتی انسان مجبور است، چه تبیینی؟ 

این استاد حوزه و دانشگاه در پاسخ به اینکه «چه تضمینی وجود دارد بچه‌ای که تا نه سالگی حجاب را تجربه نکرده، از آن به بعد حجاب را رعایت کند؟» گفت: من تضمینی نمی‌کنم. قبلاً هم گفتم، این آزمون و خطاست. باید کارشناسانمان بیایند و مطالعه کنند، رسانه‌‎مان در این حوزه کار جدی کند و امشب هم نیامدم به عنوان فصل الخطاب حرف آخر را بزنم. عرضم این است که ما در مرحله آزمون و خطاییم. ۳۶ سال، عمر بسیار جوانی برای یک نظام اجتماعی، سیاسی و حاکمیتی است. 

زائری در پاسخ به این پرسش مجری برنامه که «اگر امروز بگویند حجاب اجباری نیست و اختیاری است، شما فکر می‌کنید چنددرصد از مردم در محیط بیرون از منزل حجاب را نگه می‌دارند؟» اظهار داشت: چرا من باید جواب بدهم؟ باید روی این موضوع مطالعه و نظرسنجی شود... [به اصرار مجری و با استدلال اینکه این روحانی با مردم ارتباط نزدیکی دارد ادامه داد]... من درصد نمی‌توانم بگویم و حدودش را هم نمی‌توانم بگویم ولی یک چیز را مطمئنم؛ واقعیتش این است که من فکر می‌کنم وضعیت از آنی که هست، خیلی بد‌تر نمی‌شود. به طور طبیعی اولش یک تکانی دارد ولی کسانی که تا این بحث مطرح می‌شود، ری اکشنشان این است که «وای می‌دانی چه می‌شود؟» معتقدم از وضعیت فعلی جامعه خبر ندارند؛ مثل کسانی که تا می‌گویی پارازیت ماهواره یا فیلترینگ اینترنت و یا امثالهم، می‌گویند: «آی...». 

وی تصریح نمود: فرضمان بر این است که هیچ‌کسی دسترسی به هیچ سایتی ندارد ولی وقتی خیلی‌ها وی پی ان و فیلترشکن استفاده می‌کنند، این حرف دیگر معنی ندارد. وقتی چشم بر هم بزنیم، نسل بعد از ما ممکن است روی موبایلش به راحتی دسترسی به شبکه‌های ماهواره‌ای داشته باشد، لازم است فکر دیگری کنیم. بسیاری از کشورهای دیگر که اصلاً حرف تهاجم فرهنگی و اسلام و دین و خدا و پیغمبر و انقلاب ندارند، رسماً در مقابل تهاجم فرهنگی موضع داشته و برای آموزش سواد رسانه‌ای برنامه ریزی دارند. 

زائری یادآور شد: یکی از مهارت‌های مهم در دنیا، ارتباط با رسانه است. ما در این چند سال به کودکانمان چقدر یاد دادیم؟ ما بچه‌های خودمان را آزاد در اقیانوس‌‌ رها می‌کنیم که در مقابل انواع و اقسام رسانه‌ها، بی‌پناه باشند. حرف من این است که رویارویی با واقعیت‌های دنیا جدید از موضع انفعال نیست و موضع دین موضع انفعال نیست، موضع قدرت است. طبیعتاً در این موضع باید بیشتر زحمت بکشم؛ خیلی وقت‌ها چون می‌خواهیم زحمتمان را کم کنیم، صورت مسأله را پاک می‌کنیم و درباره حجاب هم نظرم همین است. 

وی بار دیگر دعوت کرد تا واقعیت‌ها را مشاهده کنیم و در این باره گفت: در دانش آموزان دبیرستانی ما، آمار میزان مصرف مواد مخدر و الکل، مشکلات اخلاقی، میزان ارتباط با جنس مخالف را ببینیم و بدون ملاحظه و پیرایه و حاشیه واقعیت را ببینیم. بعد بگوییم آیا اگر مثلاً موضوعی مثل حجاب آزاد بود، آیا با وضعیت فعلی خیلی فاصله خواهد داشت؟ این پرسش را، این گونه می‌توان جواب داد. 

زائری درباره استفاده از شیوه حکومت امامان معصوم در دوران کوتاهی که مسئولیت داشتند و مشخصاً شیوه مدیریت حضرت علی در این دوره نیز گفت: مطابق با آن چیزی که در سیره ائمه معصومین است، اولویت‌هایی داشتند که مراعات آن اولویت‌ها زمینه عمومی عفاف و حیا را در جامعه بیشتر می‌کند. نگاه کنید امیرالمونین نزدیک پنج سال حکومت کردند. ایشان در طول نزدیک این پنج سال، مکرر نسبت به سرقت از بیت‌المال موضع گیری شدیدی دارند و در نهج البلاغه و در خطبه حضرت زهرا هم داریم، «وَ تَرْکَ السَّرِقَةِ اِیجاباً لِلْعِفَّةِ» یعنی زمینه ساز عفت عمومی در جامعه، جلوگیری از دزدی و سرقت است. یعنی اگر ربا و رشوه و اختلاس و دزدی و دست‌اندازی به اموال مردم، زیاد شد، به طور طبیعی زمینه عفاف و حیا از بین می‌رود. اگر در جامعه‌ای می‌بینید که فساد رواج پیدا می‌کند، برای این است که این زیرساخت‌ها از دست رفته است. 

وی در مواجهه با پرسش دیگری که گفته شد حضرت امیر (ع) در جایی دیگر نسبت به تردد زنان نامحرم در بازار شکوه می‌کنند، گفت: این دو را با هم مقایسه کنید. حضرت علی در مقام حاکم اسلامی از این امر شکایت دارد اما درباره بیت‌المال و دزدی از بیت المال دست قطع می‌کند. آن چیزی که در سیره ائمه معصومین (ع) تا اینجا خواندم و البته ممکن است خیلی چیز‌ها باشد که من اطلاع نداشته باشم، این است که امیرالمونین که فرصت حکومت پیدا کردند و بقیه ائمه معصومین در حد ارتباط خودشان، حجاب به این معنا که ما امروز می‌گوییم، اولویتشان نبوده است. می‌دانستند اگر یک چیزهای دیگری را درست کنند، حجاب به طور طبیعی درست می‌شود. 

این روحانی در ادامه در پاسخ به این پرسش که اگر بخواهیم امروز حجاب را آزاد کنیم، باید تا چه حد آزاد کنیم و باید کامل آزاد کنیم، گفت: هیچ کجای دنیا کامل آزاد نیست. آن دیگر قانون می‌شود. من به قانون کار ندارم و الان از موضع حاکمیت دینی حرف می‌زنم. آن چیزی که به نظر می‌رسد این است که گاهی اصرار بیش از دین، اصرار بیش از اعتقاد، اصرار بیش از خدا بر مسأله حجاب ظاهری آدرس غلط دادن است. باعث می‌شود از چیزهای دیگری غافل شویم. ما از چیزهایی غافل شده‌ایم که اگر به آن‌ها می‌رسیدیم، حجاب به طور طبیعی درست می‌شد. 

«در کشورهای دیگر که هرکس خودش انتخاب می‌کند، چه حجابی داشته باشد، اکثریت مردمشان مسلمان نیستند ولی اکثریت جامعه ما، مردم مسلمان هستند که آیات قرآن و خداوند و دستورات اسلام را قبول کرده و می‌خواهند اطاعت کنند. فقط مشکل این است که تبیین نشده و اگرنه یک فرد می‌گوید مسلمانم، یعنی آیه حجاب هم قبول دارد، آیه خمس هم قبول دارد، آیه نماز هم قبول دارد، آیه اینکه دزدی نکنید هم قبول دارد. من فکر می‌کنم همزمان با اینکه تبیین شود، اجباری هم باید باشد؛ چه از نظر عبودیتی و چه از نظر تبلیغاتی... و اگر از جنبه دموکراسی و مردم سالاری هم در نظر بگیریم، حجاب باید اجباری باشد...». 

زائری در پاسخ به این نظر گفت: اگر جمعیت یک کشور همه اینقدر مسلمان و ملتزم هستند، که اصلاً نیازی به اجبار نداریم و خود به خود فشار اجتماعی و کنترل مردم، همه را به حجاب وادار می‌کند. مثل اینکه مثلاً الان در خیابان کسی نمی‌تواند حرف زشتی به پدر و مادر دیگری بزند، برای اینکه به طور عمومی واکنش دیگران منفی است. اگر ما در جایی نیاز به اجبار پیدا می‌کنیم، نشان از این است که به هر دلیل از جمله اینکه تبیین نشده باشد، آن فشار و کنترل اجتماعی نیست. اگر از اجبار درباره حجاب حرف می‌زنیم، لازمه‌اش این است که اجبار حجاب در دین کاملاً مشخص باشد. آن چیزی که از دین می‌فهمیم اصل حجاب است که ضروری دین است اما آیا الزام به حجاب، مثل نماز وجود دارد؟ کسی نمی‌گوید دین بدون نماز معنی دارد و جزو اولویت‌های دین است. 

این استاد حوزه و دانشگاه در ادامه با این پرسش مواجه شد که «اگر نماز نخوانیم، ارتباط ما با خدای خودمان است و رابطه فردی من و خدای من است، خداوند عقبوتش را می‌کند ولی وقتی وارد بحث اجتماعی می‌شویم، دیگر فقط بحث رابطه من و خدای من نیست و من به یک فرد دیگر هم آسیب می‌زنم و ممکن است حتی به یک خانواده دیگر با این نوع پوشش آسیب بزنم»، گفت: جای خوبی رفتید. اگر می‌گوییم بحث حجاب احتماعی است، ترویج یک مسأله اجتماعی راهکارهای خودش را دارد. 

در ادامه این موضوع از سوی‌‌ همان پرسشگر مطرح شد که «همچون دیگر قوانین اجتماعی است و مثلاً وقتی می‌خواهیم کمربند ایمنی خودرو را اجبار کنیم، هم اجبار می‌کنیم و هم یکسری مجازات‌هایی را برای کسانی که آن کمربند را نمی‌بندند قرار می‌دهیم و هم اینکه مضرات و فوایدش را می‌گوییم. هم باید این مسائل از همه جوانب تبیین شود و جامعه مفهوم حجاب را به معنای واقعی درک کند». 

زائری پاسخ داد: تمام عرض من همین است؛ من می‌گویم وقتی چیزی در حوزه سبک زندگی قرار گرفت، اساساً سبک زندگی یعنی انتخاب‌ها و گزینش‌های ما بر اساس میل درونی مان. اگر الان همه ما را در مغازه لباس فروشی ببرند، یک نفر یک جور انتخاب می‌کند و دیگری، جور دیگری انتخاب می‌کند؛ بر اساس آنچه می‌پسندیم. سبک زندگی یعنی همین. اگر طی سال‌ها من به مخاطبم، از حجاب یک تصویری ارائه دادم که فقط برای کلفت عقب مانده خانواده است، اگر از حجاب یک تصویری ارائه دادم که برای بی‌سواد است، [اثرش را می‌گذارد]. ما در سال‌های اخیر برنده محجبه نوبل داشته‌ایم؛ این یک فرصت است. من می‌خواهم بگویم اگر به عقب بازگشتیم و دیدیدم تصویری که مخاطب ما از حجاب دارد، تصویر شوق انگیز نیست و بخواهیم شوق انگیز باشد، تصویری می‌شود که می‌خواهند همه به آن شکل باشند.


منبع : سایت حجه الاسلام والمسلمین محمدرضا زائری

نسخه ی کامل برنامه ی تلویزیونی 36

 

میرزا قلمدون

حجاب

زائری

سبک زندگی

عفاف

نظرات  (۷)

۰۳ آذر ۹۴ ، ۱۱:۱۱ لی لی (لیلی نامه)
در مورد حجاب حرف های زیادی دارم...
برایتان می نویسم و می فرستم... به زودی...
ممنون بابت این پست
پاسخ:
ممنون بابت دنبال کردن پست ها...
منتظر نوشته ها و حرفهاتون هستم
خیلیییی قشنگ. حجاب عشق است نه اجبار 
۰۴ آذر ۹۴ ، ۱۲:۲۹ لی لی (لیلی نامه)
واقعیتش تیتر این پست, سوالیه که بارها و بارها تو زندگیم از خودم پرسیدم...
من توی یه خونواده مذهبی بزرگ شدم. از نه سالگی عاشق این بودم که چادر سرم کنم. مادرم به نظرم زیباترین و کامل ترین زنیه که توی زندگیم دیدم... و می خواستم شبیهش باشم...
بابام عاشق چادر بود... منم عاشق بابام... وقتی سرم کردم و برق چشمای بابا رو دیدم بی اختیار به چادرم وابسته شدم...

هر چی بزرگتر شدم, تو شرایط جامعه, سختی های حجاب داشتن رو لمس کردم ولی واقعا دوستش داشتم...
حفظش کردم...

باز هم بزرگ تر شدم... اشتباهات زیادی توی زندگیم کردم که شاید با خیلی از اعتقاداتم در تناقض بود... ولی باز هم چیزی که این وسط عوض نشد, حجابم بود...

حالا...
حالا که سال ها داره از اون جریان می گذره, حالا که بیشتر و عمیق تر به این پارچه سیاه رنگ اعتقاد پیدا کردم, به این نتیجه رسیدم که حجاب باید یه انتخاب باشه... شاید اگه من دید امروزم رو به حجابم داشتم, خیلی از اشتباهاتم رو مرتکب نمی شدم...
من در دوران کودکی, این پوشش رو انتخاب کردم... ولی فقط به خاطر شرایطی که خدا خواست و در اون بزرگ شدم... من و بچه های هم سن من اگر می تونستیم دید درستی از چادر پیدا کنیم, قطعا این انتخاب هم عمیق تر می شد و هم درست تر... من چادری, کمتر عذاب می کشیدم و اونی که حجاب نداره شاید واقعا نظرش تغییر می کرد..

+ همه اینا رو گفتم که بگم, اگر حجاب با انتخاب خود شخص باشه, با دید باز و درست باشه, می تونه راه رو بر هشتاد درصد اشتباهات زندگی آدم ببنده... البته این مربوط به زندگی شخص منه... شاید خیلی ها موافق نباشن...
+ نمی خوام از جملاتم این برداشت بشه که من به اجبار چادر رو انتخاب کردم... من صرفا دید عمیقی نداشتم...

شرمنده طولانی شد...
ممنون بابت توجهتون
پاسخ:
واقعا تشکر می کنم بخاطر وقتی که گذاشتید و اینطور صریح و کامل نظر خودتون رو بیان کردید. نظر من هم خیلی به نظر شما نزدیکه. به اعتقاد من با این پدیده ی فرهنگی خیلی غلط برخورد شده. دستگاههای فرهنگی ما واقعا کم کاری کردند. سایر دستگاهها هم با سیاستگزاری های گسسته و جزیره ای و گاه اشتباه، راه به جایی نبردند.
الان سی و اندی دستگاه و نهاد دولتی و غیردولتی در زمینه حجاب دارند کار می کنند، ردیف بودجه از بیت المال دارند، دخالت می کنند و اعمال نظر دارند.... اما جالبه که هیجکدوم از این دستگاهها در برابر مردم پاسخگو نیستند. یعنی وقتی به عنوان یک معضل با بدحجابی مرسوم در جامعه ما می خواهیم دستگاهی رو پیدا کنیم که پاسخگو باشه، همه کنار می کشند و گردن همدیگه می ندازن. 
توصیه می کنم دو کتاب آقای زائری با عنوان «حجاب با حجاب»  و  «حجاب بی حجاب» رو هم حتما مطالعه کنید.
سلام.
من حرف آقای زائری رو قبول ندارم.
درسته که توی دین ما اونقدر که مثلا به وفای به عهد توجه شده به بدحجابی توجه نشده، دسته که بدحجابی خالص، اونقدر هم گناه بزرگی نیست اما بدحجابی گناه هایی رو با خودش میاره که بسیار مهلک هستن. از جمله زنا، خیانت، خودارضایی و... .
شما نگاه بکنید توی جامعه ما چقدر از دخترا و زنا آرایش می کنن. بعد همینارو توی مینی جوپ و تاپ تصور کنید.
خوب شما حساب کنید ما به جوونمون میگیم دوست دختر دوست پسری نه، رابطه ی نامشروع ممنوع، جامعه هم اینطوری، این جوون از شهوت منفجر میشه!
بعد می بینید که همه کاملا عادی و راحت با هم رابطه ی جنسی دارن. همه دوست دختر دارن. الان سر و صداش از خودش بیشتره به نظر من. اما اون موقع واقعا همه گیر میشه. شما حساب کنید اون موقع می تونی پاتو از خونت بذاری بیرون؟
یه جوون باید توی اتاقش بمونه، درو روی خودش ببنده تا بتونه دینشو حفظ کنه. بعد شما می تونی بگی بیاید مومن باشید؟!! میگه چجوری مومن باشم؟! اصلا مگه میشه؟
به نظرم زائری بیشتر شعار میده تا اینکه فکر بکنه. البته مطلوب اینه که هر کسی بخاطر فشار اجتماعی یا انتخاب خودش حجاب داشته باشه. ولی فعلا اصلا شدنی نیست. حتی نباید بهش فکر کرد.
من کتاباشم تقریبا خوندم. بیشتر غر می زنه. همش میگه این کارو نکردیم اون کارو نکردیم. اینم واسه خودش یه ژستیه. بشینیم بیرون گود هی بگیم اینکارو نکردیم اون کار غلط بود و... . خوب هر کسی بلده، مسیر زندگیشو عوض کنه. بره استعفا بده از فردا زندگیشو وقف درست کردن حجاب کنه. هر جوری که بلده و بقیه بلد نیستن. حرف زدن و نق زدن که هنر نیست.
پاسخ:
برداشت من از صحبتهای ایشون اینطور نیست. بنظرم ایشون اصل حجاب رو کاملا قبول داره اما اینکه برخورد با بدحجابی به سبک و سیاق امروز درست باشه، این رو توش حرف داره. به هرحال زائری یک محقق و تئوریسین هست. آدم اجرایی نیست. تئوریسین هم ظاهرا کارش همینه که نقد کنه و به قول شما غر بزنه و البته اگر منصفانه بگیم راهکار هم ارائه میده که در جای خودش جای بحث داره. مثلا وقتی از خواهر خانم تونی بلر داره صحبت می کنه مستقیما داره راهکار می ده. می گه روی این ارزشها مانور بدین و کار کنید نه اینکه مامور بذاریم سر چهارراهها و میادین شهر و با قوه ی قهریه بخواهیم این مسئله رو حل کنیم. خب اگر این شیوه درست بود تا الان نتیجه داده بود که نداده. (فکر می کنم همه مون توی این نکته متفق القول هستیم)
در مورد مثالی هم که زدید، بازم چندان موافق نیستم. الان یک کشور اسلامی مثل مالزی مثلا حجاب اجباری توی قانونش نداره. واقعا جوانها از خونه هاشون نمی تونن بیان بیرون؟ یا الان توی مملکت ما به صرف اجباری بودن حجاب ، مصونیتی حاصل شده؟ متاسفانه برداشت من اینه که وضعیت فساد و فحشا در اینجا به مراتب بیش از اون کشوره و این مایه ی تأسفه و صد البته علامت کم کاری یا اشتباه کاری ما و امثال ما.
شاید بخندید، ولی من معتقدم برای گسترش حجاب باید نماز رو ترویج کرد.
چون نماز و عشق به خدا باعث میشه طرف یه روزی با حجاب هم بشه یا حداقل با حیا باشه.
پاسخ:
بله من هم موافقم. برای ترویج نماز هم باید شناخت مردم رو از دین و معارف الهی بالا برد.
به نظرم ما به اندازه ی کافی نظریه پرداز داریم. الحمدلله توی مملکت ما وفور سخنرانه. ولی کسی که زندگیشو بذاره برای کار کردن کمه. مثل وضعیت اقتصاد مقاومتی می مونه.
شما اشتباه می کنید که مالزی رو با ایران مقایسه می کنید. ببینم مالزی مثل ایران دشمن داره؟ کسی برای مالزی صدتا صدتا شبکه ی ماهواره ای راه انداخته؟ اصلا مالزی چه نقشی توی دنیای اسلام داره؟ چقدر علیه کفر و استکبار حرف زده؟
وقتی یه مسلمونه حرف گوش کنه خوب باشی کسی کاری باهات نداره. همه چیز درست و خوبه.
اینکه ما حجاب رو آزاد بذاریم خیلی فرق می کنه با اینکه ترکیه این کارو بکنه. این مسئله یه فرصت میشه برای اینکه کار انقلاب رو تموم کنن و یه اتفاقی مثل اندلس بیفته. به نظرم این مقایسه اشتباهه.
من هم با گشت ارشاد مخالفم. ولی نمیگم حجاب باید آزاد باشه(گرچه ایده آله).
پاسخ:
برادر خوبم، مطمئنا نظریه پرداز با سخنران تفاوت داره. اتفاقا آدم زیاد داریم که زندگیشون رو برای کار کردن گذاشتند، اما متاسفانه کار بدون پشتوانه ی نظری درست، اثر معکوس میذاره. حرف زدن علیه کفر و استکبار به تنهایی دردی رو دوا نکرده و نمی کنه. اگر کشور ایران هم مثل مالزی روی پیشرفت خودش کار میکرد میتونست نمونه و الگوی عینی مناسبی رو از یک جامعه ی اسلامی پویا به دنیا عرضه کنه و اثرگذاریش به مراتب بیش از وضعیت امروزش بود.
من هم موافق آزاد گذاشتن حجاب در وضعیت فعلی نیستم اما کار فرهنگی رو مقدم بر برخورد چکشی می دونم. 
با لی لی نامه ، موافقم 
.
.
[گل]

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">