میرزاقلمدون

نوشته های پراکنده

میرزاقلمدون

نوشته های پراکنده

میرزاقلمدون

میرزاقلمدون آدمی بود بسیار لاغر، کمی بلند و با خطوط قیافه ای کاملا ظریف و رفتاری در کمال دقت. آدمی که حتا در تکان دادن دست و پا، و گرداندن چشم رعایت جوانب را می کرد و احتیاط های لازم را به عمل می آورد. می کوشید که اگر لباسی بر تن می کند، این لباس اگر آراسته نیست پاکیزه باشد و جامه اگر از شال کشمیر پرداخته نشده، لااقل از ماهوت چرب قبای حاجی بازاری ممتاز باشد.
میرزاقلمدون ها معمولا محجوب و کم رو و مؤدب بودند. با اندک سخن نادرستی سرخ می شدند و بردباری و ادب مخصوصی از خود نشان می دادند. همچنین در همه چیز و همه کار ظرافتی داشتند که هیچ طبقه ای در آن زمان این ظرافت را به کار نمی بست. در عصری که فرضا لقمه های به اصطلاح کله گربه ای متداول بود، میرزاقلمدون بسیار کم غذا می خورد، آهسته غذا می خورد و پاکیزه غذا می خورد.

پرویز ناتل خانلری ـ از کتاب نقد بی غش

آخرین نظرات
  • ۵ خرداد ۹۵، ۱۵:۲۰ - لی لی (لیلی نامه)
    احسنت...
  • ۴ خرداد ۹۵، ۱۰:۱۶ - ساتیا
    :):)
  • ۴ خرداد ۹۵، ۱۰:۰۷ - s-a
    :|

درست سر پیچ خیابون اصلی به فرعی، چاله ی کوچکی دهن باز کرده و از دلش، آبی به زلالی اشک، آرام روی زمین خزیده و از کنار جدول خودشو به سرازیری سپرده. بیست روزی هست که این آب همینطور هرز میره و کسی به دادش نمی رسه.

یاد بیلبردها و تیزرهای رنگارنگ تلویزیونی «بحران آب» می افتم که چنان مخ آدمو کار می گیره، می خوای یه لیوان آب بخوری، بی اختیار یاد صحنه ی خونه های متروک و زوزه ی باد کویر و لبهای خشکیده ی نسل های آینده ت می افتی،  آب زهر مارت می شه!!

وجدان درد می گیرم. باید همون روز اول زنگ می زدم رسیدگی کنند. چرا زنگ نزدم؟! 

ذهنم فلاش بک می کنه به روز اول، خب اینجا یکی از شلوغ ترین چهارراه های شهره. در چندقدمی چاله، دکه ی پلیس راهنماییه و تا دلت بخواد بی سیم و آدمایی که میان و میرن. « اما باید زنگ می زدم... »

آقای میانسالی از چاله و آب با گوشی ش عکس می گیره. انگار متوجه قیافه ی درهم رفته ی من شده، می گه: « تو این چند روز، بارها زنگ زدم 137، انگار نه انگار »

به تأسف سری تکون میدم و میگذرم...



اونقدر پست های ترس آوری توی تلگرام و وایبر و فیس بوک درمورد بحران آب مبادله میشه،

اونقدر التماس و خواهش و نصیحت در مورد چکه کردن شیر آب و امثالهم توی رسانه ها تکرار میشه،

اونقدر توی مدرسه و کوچه و خیابون و مهدکودک و اداره از خشکسالی و بدبختی های پیش رو میگن و مینویسند...

که آدم ناخودآگاه، حس میکنه مثلا با یک حموم رفتن و دوش گرفتن داره چه جنایت عظیمی رو در حق خودش و مملکتش و نسلهای آینده ش مرتکب می شه!

اما خوب که دقت کنی متوجه میشی، خطر اصلی «بحران مدیریته» و «بحران آب» و «بحران آلودگی هوا» و «بحران بیکاری» و «بحران افزایش طلاق» و «بحران واردات چینی»(!) و بحرانٍ....و...و... همه ش تابع این بحران اصلیه. در یک کلام «روش های مدیریتی» ما مشکل داره وگرنه این کشور، نه مشکل منابع داره و نه مشکل نیروی انسانی.


به این اعداد خوب دقت کنید:

92 درصد آب مصرفی کشور در بخش کشاورزی استفاده می شود. 
میزان هدر‌رفت آب بخش کشاورزی در ایران 70درصد است؛ 
یعنی از 86 میلیارد متر‌مکعب آب مختص این بخش، حدودا 60 میلیارد متر‌مکعب آن هدر می‌رود 
و 80 درصد اتلاف منابع آبی کشاورزی به علت عدم استفاده از تکنولوژی‌های پیشرفته آبیاری است.*


و این یکی:

تاثیر صرفه‌جویی آب در مصارف خانگی و صنعتی در مجموع منابع آبی کشور کمتر از یک درصد است.**



اگر فکر می کنید این مطلب بخاطر «بحران خشکسالی» یا حتی انتقاد به مدیران مربوطه نوشته شده، سخت در اشتباهید. همه ی این صغرا کبراها رو چیدم بخاطر یادآوری این واقعیت تلخ که :

عادت و منش ما در پرداختن به فرعیات و ریزه کاری ها و غفلت از موارد اصلی و عمده، یک فاجعه ی به تمام معناست.

+ کاش همونطور که مراقب مخرج صحیح «ض» «ولا الضــــــــــــــالین» نمازت هستی، مراقب حق الناس و آبروی مردم هم بودی...

الا یا ایها الطلاب ناشی!

علیکم بالمتون لا بالحواشی!


منابع:

* خبرآنلاین

** ایسنا

میرزا قلمدون

نظرات  (۳)

۲۳ تیر ۹۴ ، ۱۱:۰۰ محمد شورگشتی
کاملا درسته.
ولی در هرحال مسأله مدیریت بحران آب به همه ما مربوط است و باید هرکسی در حد توان خودش آنچه ازش برمیاد کوتاهی نکنه.
موفق باشید
پاسخ:
بله. البته همه ی بحران ها به هرحال به ما مربوط است و همه مون در حل ش باید مشارکت کنیم. اما به هرحال اشاره م به مسئله ی ریشه ای تری بود
درست میفرمایید
مسئولان محترم هم اگر بجای جیغ و داد، به کارهای اساسی مثل اصلاح سیستم آبیاری مزارع و ترمیم خطوط انتقال آب بپردازند خیلی از مشکلات حل میشه.
پاسخ:
احسنت . موافقم. مشکل اصلی مشکل مدیریت هست که متاسفانه خیلی ضعیف داره عمل می شه
نمیدونم وااااااااااااالا
تا بوده همین بوده
چیمون درسته که این باشه ؟

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">